-
6
شنبه 16 اسفند 1393 10:05
فردای اون روز که جواب آز را گرفته بودم و حتی روزهای قبلش تپش قلب شدیدی داشتم ... از هیجان انگار که همش قلبم تو دهنم بود ... حتی شب ها که می خواستم بخوابم اینقدر قلبم محکم می زد که نمی تونستم بخوابم ... اون روزها فکر می کردم اینا از عوارض بارداریه اما یکم که آروم تر شدم تپش قلبم هم آروم شد ... صبح که رفتم مدرسه همش...
-
5
شنبه 16 اسفند 1393 09:56
خب مامان تنبلی شدم حسابی ... اون روز دوشنبه صبح رفتیم آزمایشگاه و آزمایش هایی که دکتر غدد نوشته بود را به علاوه تست بارداری انجام دادم ... خانوم مسوول آزمایشگاه گفت جواب آز بارداری رو می تونی بعد از ظهر حدودای 3 بیای و بگیری ... تقریبا مطمئن بودم به جواب ... یاشار هم قرار بود حدودای 4 یه سر به شرکت قبلیشون بزنه ......
-
4
پنجشنبه 11 دی 1393 14:14
خلاصه که از خونه موندن دل کندیم و رفتیم سر کار ... اما ۱ر از هیجان و حالا نمی خواستم حتی کسی خبرداره شه تا خودمون مطمئن تر بشیم ... کلی با هم وایبر بازی کردیم و خندیدیم ... عکس العمل همسر خیلی جالب بود .... همش منو نگاه می کرد و لبخند بزرگی می زد ... خیلی جالب بود !!! انگار که هنوز باورش نشده بود ... خودم هم هنوز باور...
-
3
پنجشنبه 11 دی 1393 14:07
اولین اقداممون ۲۶ آذر بود و یه بار هفته ی بعد از تخمک گذاری یعنی می شد حدودا ۵ دی ماه بی بی چک امتحان کردم ... آقای همسر که از روز اول می گفت بارداری !!! بی بی چک منفی بود و البته می دونستم که ممکنه زود باشه ... با خودم قرار گذاشتم که هفته ی بعدش دوباره چک کنم ... اما مگه روزها می گذشتند ... گاهی زیر دلم یه درد خفیفی...
-
2
پنجشنبه 11 دی 1393 13:56
خیلی احساساتم لحظه ای بود و برای همینم سعی داشتم همه چیز آماده باشه تا اگر یهویی دلم نی نی خواست اقدام کنم ... از طرفی همه از جمله دکترم گفتند که حالا معلوم نیست چقدر طول بکشه تا حامله بشی و زودتر اقدام کن ... مخصوصا که ده سالی از زندگیمون گدشته بود !!! یه روز از روزها که حالم خوش و خرم بود احساس کدم یه درد خفیفی زیر...
-
1
جمعه 28 آذر 1393 13:25
خیلی وقته ازدواج کردیم ... ده سالی می شه ... اما به خاطر شرایط مختلفی که داشتیم از جمله مالی و کاری و ... تا حالا تصمیم نداشتیم بچه ای داشته باشیم ... زندگیمون را عاشقانه شروع کرده بودیم و خدا رو شکر همچنان خوب و مهربونیم در کنار هم . از اونجایی که درسم پارسال همین موقع ها تموم شد و خودم هم 33 سالم شده و فرصت کمی برای...